چون لئون آدم مزخرفي شده، اين نامه را به تو مي نويسم، استن.
امشب رفتم و فيلم ماجراي نيمروز ٢ را ديدم. حسابي ارزشش را داشت. اما اين فيلمهاي پر از صداي گلوله را نبايد كنار
بلندگو نشست و ديد. مثل الان من صداها هي توي سرت مي پيچد و سردرد ميگيري.
بعد يك چيزبرگر خوردم و چند دقيقه قبل رسيده ام.
+قرار است the nune در سينما اكران شود!فكر كنم اين اولين بار است كه چنين اتفاقي در اين كشور مي افتد. هيجان زده ام!
نامه شماره 54...برچسب : نویسنده : yourmatilda بازدید : 63
استن! جشنواره فجر را ديدي؟ واقعا نفس گير بود و براي الناز شاكردوست و هوتن شكيبا خيلي خوشحالم،
و براي كارگردان زنِ درخشان، نرگس آبيار، كه هر وقت اسم فيلمشان را اعلام ميكردند من هم از خوشحالي از جا
مي پريدم- و براي رد خون همينطور- و كاش نويد جان و جواد عزتي هم اسمشان مي آمد كه نيامد.
يعني آنهايي كه سيمرغ برده اند امشب را چطور مي خوابند؟ اصلا ميخوابند؟ چه روزهايي خوبي در انتظارشان است!
نامه شماره 54...برچسب : نویسنده : yourmatilda بازدید : 58
نميفهمم اين بَند هاي موسيقي يكهويي ازكجا پيدايشان مي شود،
ولي گاهي يك چيزي ميخوانند كه چند شب هيت مي شود براي آدم.
يكي از اين ها "عاليجناب" ايوان بند است (اگر اسمش را درست نوشته باشم)
ريتمش مورد علاقه ي من است ، هر چند شعر خيلي عجيب و خاصي ندارد...
و خوب است در فك و فاميل كسي باشد كه سابقه ريتم پسندي ات را بداند و برايت اين ها بفرستد ، دايي عزيزم.
نامه شماره 54...برچسب : نویسنده : yourmatilda بازدید : 57
استن طوري به چانه ام نگاه مي كرد انگار درخيالش آن را گرفته بود و ميخواست به من بگويد دوستم دارد.
اما فقط گفت خاكستري و صورتي به ات مي آيد.
از مردهاي ترسو بدم ميايد. از مردهاي شجاعي كه ذاتا به دلم نمي نشينند هم بدم مي آيد.
نامه شماره 54...برچسب : نویسنده : yourmatilda بازدید : 48
"وَ اِذا خاطَبَهُمُ الجاهِلونَ قالوا سَلاماً"
استن درباره اين كلام مقدس فكر كن. اين روشي است كه از امروز صبح پيش گرفته ام.
نامه شماره 54...برچسب : نویسنده : yourmatilda بازدید : 58
برچسب : نویسنده : yourmatilda بازدید : 60
چه برف سنگيني مي بارد ماتيلدا.دلت در اين هوا براي چيزي تنگ نشده؟ نه معلوم است كه نشده.
فقط دلم يك خواب آرام كنار شومينه ميخواهد. با پتوي نازك نرمي كه پيچيده ام دور خودم..
با هيچكس كه كنارم نباشد...
نه كه نخواهم كسي باشد، من فهميده ام بيشتر از لذت بخشي حضورشان ، آزارم مي دهند.
كاش برف نبارد كه اين نياز كمتر حس شود.
نامه شماره 54...برچسب : نویسنده : yourmatilda بازدید : 62
يك جايي خوانده ام:
"اگر مقصر بهم خوردن رابطه شما نیستید یا چیزی کم نذاشته ايد، این همه ناله و غصه خوردن برای چيست؟!
مي نشينيد غصه ی بی لیاقتی بقیه راهم میخورید که چه بشود "
برچسب : نویسنده : yourmatilda بازدید : 52
برچسب : نویسنده : yourmatilda بازدید : 62
.Matilda! Don't worry! No one can make you do that
.You do have faith in your past
.You do trust yourself. You don't need any one
.It was sth bad. But you must forget about its side effects
I know, if it didn't happen, you'd be so much happier and look forward to
.someone who is eagerly waiting for someone like you
.But this is not the destiny. Look forward to yourself
[That's not a loving problem. So do not get confused]
نامه شماره 54...برچسب : نویسنده : yourmatilda بازدید : 53